سرخط خبرها

بایستگی‌های ازدواج در اسلام

  • کد خبر: ۱۳۰۰۷۹
  • ۲۶ مهر ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۶
بایستگی‌های ازدواج در اسلام
مهم‌ترین شرط برای ازدواج بلوغ است، خواه بلوغ سنی و خواه بلوغ فکری و عقلی.

در نگاه قرآنی از نظر هستی شناسی ازدواج امرتکوینی بوده است؛ یعنی خدای متعال همه موجودات را زوج و جفت آفریده است، و آفرینش موجودات جفتی و به صورت زوج بوده است؛ اما جفت شدن و تزویج و ازدواج کردن بر اثر مقاصدی به عهده خود موجودات است به این معنا که موجودات باید شرایط جفت شدن و ازدواج کردن را داشته باشند تا این جفت شدن و ازدواج محقق شود.

مهم‌ترین شرط برای ازدواج بلوغ است، خواه بلوغ سنی و خواه بلوغ فکری و عقلی، آیه شریفه الهی می‌فرماید: «یتیمان را بیازمایید تا آنگاه که به سن زناشویى رسند، پس اگر در آنان رشدى یافتید اموالشان را به خودشان واگذارید.» (نساء/۶).

اما چرا خداوند متعال موجودات را از جنس خودشان جفت بیافرید؟ «و خدا از جنس خودتان برای شما جفت‌هایی آفرید.» (نحل/۷۲) اصل اولیه در مسئله ازدواج تکثیر نسل و سپس صیانت نفس از زشتی هاست.

رسول خدا (ص) فرمود: «تناکحوا تکثروا فإنّی أُباهی بکم الأُمم یوم القیامة و لو بالسقط» نکاح امت من چنانچه به کثرت نسل منجر شود موجب مباهات من به امت‌های دیگر در روز قیامت خواهد شد. شرط دیگری که در ازدواج باید به آن توجه شود و خدای تعالی آن شرط را از آیات خود قرار داده است، آرامش میان زوجین است.

«و از نشانه‌های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد.» (روم/۲۱) این آرامش هم برای زن است و هم برای مرد، زیرا در قاموس قرآنی زوج هم برای مرد اطلاق می‌شود و هم برای زن، لازم نیست برای زن زوجه گفته شود، همان گونه که قرآن کریم می‌فرماید: «گفتیم:‌ای آدم! تو و همسرت در این بهشت سکونت گیرید.» (بقرة/۳۵) و نفرمود یا آدم اسکن انت و زوجتک الجنة. پس زوج هم به شوهر اطلاق می‌شود و هم به زن گفته می‌شود.

با ازدواج و جفت شدن آرامش حاصل می‌شود. آرامشی که در اینجا ذکر کرده است همانند آرامشی است که خداوند متعال برای انسان‌ها با خلقت شب فراهم کرده است. اگر انتخاب زوج برای همسری صحیح و بر اصول دینی باشد، قطعا آرامشی که در کنار یکدیگر خداوند متعال وعده فرموده است، حاصل خواهد شد. اگر در همسری تفاوت وجود داشته باشد، تناقضات و ضدیت و نبود آرامش حاصل خواهد شد. برای همسری باید همانند یکدیگر بوده باشند. این همانندی نه از جهت مادی و ظاهری است، بلکه همانندی و همسری باید از جهت اعتقادی باشد، و الا هیچ کس با پیامبر خدا (ص) کفو و همانندی و همسری نمی‌توانست داشته باشد.

دلیل این همسری به واسطه اعتقاد را مولوی چنین گفته است که نباید میان دو چیز مقایسه ظاهری شود. او تمثیلی را بیان می‌کند که صاحب مغازه‌ای طوطی سخنگویی داشت که شیرین و دلکش سخن می‌گفت و برای شکستن ظرف‌های روغن، صاحب مغازه طوطی را تنبیه کرده و بر اثر این تنبیه پر‌های سرش ریخت و طوطی از آن پس هیچ سخنی نگفت تا اینکه فردی که مو‌های سرش ریخته بود به مغازه وارد شد و بی درنگ طوطی به سخن آمد و گفت آیا تو هم ظرف روغن بشکسته ای؟ مولوی نتیجه گیری کرده و‌ می‌گوید:

کار پاکان را قیاس از خود مگیرگر چه ماند در نبشتن شیر، شیر
جمله عالم زین سبب گمراه شدکم کسی ز ابدال حق آگاه شد
همسری با انبیا برداشتنداولیا را همچو خود پنداشتند
هر دو گون آهو گیا خوردند و آبزین یکی سرگین شد و زان مُشک ناب

خودشان را همچون انبیا پنداشتند یعنی خود را همانند آن‌ها می‌دیدند؛ در حالی که همانند و کفو آن‌ها هیچ کسی نیست. پس کفو بودند یعنی باید از جهت فکری و اعتقادی همانند یکدیگر بوده باشند و الا اختلاف میان آن‌ها رشد می‌کند. اگر کسی میان همانندی و همسری دو فرد را با معیار‌ها و خط کش مادی و ظاهری اندازه گیری کند لاجرم پلیدی و اختلاف ظهور خواهد یافت؛ چرا که نبود همانندی و کفو بودن دلیل ظهور اختلافات شدیدی خواهد بود که سلب آرامش و انفکاک و جدایی محقق خواهد شد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->